الان رسیدم خونه خسته و...
زهرا؟
دوستم می خواست باهاش حرف بزنه اما...من میگم نه
آخه از تنها گلم انتظار نداشتم...
دوستم میگفت این همه تورو قبول دارن این همه آدم بعد تو...
من هرکیم باشم فقط میگم زهرا
درسته خیلیا قبولم دارن بعضی وقتا شرمنده بعضیا میشم انقدر احترام میذارن
تعریف از خود نیست ولی شدم الگوی خیلیا
چندروز پیش یه آقایی که هم سن بابام بود گفت مهندس این
پسرما هم نصیحت کن خوب درس بخونه خیلی پسرا هستن که عرضه شماروندارن...
راستش منو انقد قبول دارن که بابامو این همه قبول ندارن!
هروقت هم کسی هرجا ببینه منو کلی تحویل میگیرن
بیخیال خوشم نمیاداز خودم بگم
...
نظرات شما عزیزان:
|